loading...
پایگاه عکس و اس ام اس آرین فان
رضا بازدید : 49 یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

پوپک صابری فومنی (گلنسا) در دهمین سالگرد گل‌آقا نوشته‌ای در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرده است که به نوعی روایتگر سرگذشت موسسه و مجموعه مجلات گل‌آقا در سال‌های پس از درگذشت اوست. متن یادداشت پوپک صابری به این شرح است:

«رفتی و ده سال شد و بر من صدسال گذشت!

ده سال است که رفتی واین روزها....کاش می شد بگم، آنچه بنا نهادی ده سال جلوتر بردم. کاش می شد بگم، کاری که به من سپردی ده سال بزرگتر شده. کاش می شد بگم، دلخواسته هایی که برای آینده داشتی ده ساله شده.

کاش می شد نگم، بچه ها...گل آقا _که می گفتی میوه عمر توست_ چند سالی بیشتر دوام نیاورد، ماهنامه تعطیل شد، سالنامه شدنی نبود، دوهفته نامه به شماره ۲۱ نرسید، جشن فیلم های کمدی گل آقا تنها دوسال شدنی بود، کتاب ها در انتظار چاپ، روز به روزمانده تر می شود و انیمیشن هم نفس هایش به شماره افتاده است.

کاش میشد نمی گفتم، امروز نمی دانم به چه می گویند کار، نمی دانم کجا را خانه صدا کنم و چه وقت وقت زندگی است.کاش می شد نمی گفتم، که من مانده ام و ... کاش....!

امشب شب آرزوهاست و من آرزوهایم را گم کرده ام....کاش می شد که نمی رفتی! ... کاش!»

رضا بازدید : 69 یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

علي دايي در زندگي اش بارها با حوادث گوناگوني روبرو شده است اما اين يکي از همه بدتر است.

 حتي تصادف آخر سال 90 هم به پاي اين حادثه نمي رسد يعني زماني که علي دايي 24 ساله در ديدار ايران و بحرين برخورد شديدي با دروازه بان بحرين داشت. دروازه بان بحرين با استوک هايش لگد محکمي  به شکم علي دايي زد. در آن برخورد طحالعلي دايي پاره شد اما بدون اينکه متوجه اين اتفاق باشد به بازي کردن خود ادامه داد. پس از اين ديدار حالت تهوع و درد شديد علي دايي باعث شد به بيمارستان منتقل و پس از تشخيص پارگي طحال بلافاصله راهي اتاق عمل شود. دايي عمل سختي را پشت سر گذاشت. پزشکان به او گفته بودند که تا پايان عمر مشکل کليه اي خواهد داشت اما اين اتفاق هرگز نيفتاد و علي داييچندي بعد دوباره به ميادين فوتبال بازگشت. آن  لحظه که علي دايي خودش آن را مرگبارترين لحظه زندگي اش مي داند را ببينيد

رضا بازدید : 64 یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 ظهر داغ چهارشنبه 10 ارديبهشت بود که يک رهگذر در يکي از خيابان هاي مجاور بيمارستان 17 شهريور برازجان در مرکز شهر، با موجود زنده پيچيده شده در پارچه‌اي مواجه شد که با چشماني باز و نگران در جستجوي والدين بي‌مسئوليت خود بود.

پس از تماس اين شهروند وظيفه شناس با پليس 110 و اعزام نيروهاي گشتي به محل؛ مأموران نيروي انتظامي متوجه غيرعادي بودن وضعيت جسماني نوزاد شده وسريعا آن نوزاد سرراهي که جنسيت مذکر داشت را به بيمارستان شهيد گنجي برازجان اعزام نمودند تا گروه درماني اورژانس اقدامات درماني و تلاش براي  کنار زدن سايه شوم مرگ از زندگي اين نگون‌بخت را به انجام رسانند.

بلافاصله تيم پزشکي براي انجام اقدامات درماني اوليه وارد عمل شده و متوجه شدند که نوزاد پسر يک روزه بر اثر ضعف شديد و گرماي طاقت فرساي هوا دچاروضعيت جسماني نامطلوبي است.

علي رغم تلاش پزشکان و کادر درماني بيمارستان شهيد گنجي برازجان عمر اين نوزاد سرراهي به دنيا نبود و در نهايت تأسف اين کودک قرباني با بي مسئوليتي والدين گمنام و سنگدلش شد و فوت کرد.

روايت تلخ نوزادي که لحظاتي پس از تولد در کنار خيابان رها شود و با مرگ خاموش خود، زنگ خطر بي اخلاقي اجتماعي را در استان بوشهر به صدا در آورد

تعداد صفحات : 13

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 125
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 283
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 351
  • بازدید ماه : 630
  • بازدید سال : 2,683
  • بازدید کلی : 37,844